کوتاه مینویسم لُبّ مطلب را ، باب میل تنبل ها!

اکثریت و اقلیت، ملاک شناختِ حق و باطل نیست


در جواب به اون افرادی که تا توی استدلال کم میارن،

میگن

" توی کل دنیا همینطوره؛ همه مردم دنیا این کارو میکنن، اونوقت تو میگی اشتباهه "



+ تاریخ دوشنبه 93/1/25ساعت 12:0 صبح نویسنده E . A | نظر

امان از این طرز فکری که ستایش(سنا بانو) داره رواج میده!

مادر دیکتاتور و لج درآر رو به عنوان الگوی برتر داره به تصویر می کشه.

می گم لج درآر، چون بدون اینکه استدلال قانع کننده ای بیاره، زد تو پر دخترش (که به نظر من، ضدحال زدن باعث میشه آدم حریص تر بشه، و باعث ترک رفتار نمیشه!)

 

راست میگه، آدما رو نمیشه توی کوچه و خیابون و تاکسی شناخت؛ و نمیشه طبق ادعاهاشون راجع بهشون قضاوت کرد.

اما دانشگاه به دلیل اینکه افراد مدت زمان طولانی ای در جوار هم هستند و رفتار های همدیگرو از صبح که شنگول اند تا عصر که خسته و بی اعصاب اند مشاهده می کنن، رفتارش با دیگرانو می بینه ... و درک واقع بینانه تری از هم دارن.


 


و اما مسخره ترین دیالوگ امشب!!  "استادی که حواسش به درس دادنش باشه، متوجه نمیشه کی سر کلاسش نشسته و چه شکلیه... "

بنده خدا استاده هم آدمه، چشم داره می بینه... حداقل هم 3 ماه (یک ترم) ارتباط اجتماعی داشته با دانشجو هاش؛ از راه نرسیده که پیشنهاد نداده.ندیده و نشناخته ردش نکن، دخترت می مونه می ترشه هاپوزخند  بعد میره با این و اون رفیق میشه. حالا بذار بیان، خوب نبود محترمانه ردش کن بره. زشته ردش می کنی، بعد میدوی دنبالش!

 

و اما دیالوگ مسخره بعدی : "فکر می کردم دلارام عاقله ..." 

عاقل بودن چه منافاتی داره با قبول خواستگاری؟

ضایع می کنی بچه رو، عزت نفسش خدشه دار میشه. آدمی که عزت نفسش پایین بیاد راحت تر خطا می کنه.



بریم سراغ ممّدشون

نشون داد محمد بچه مذهبیه، مقید به حلال و حروم. ولی اسکول! ندید پدید!عصبانی شدم! سست و ضعیف توی تصمیم گیری


و اینکه با دیدن مال و منال دیگران، دچار خودکم بینی میشه. نمی دونه که روزی هر کسی دست خداست و به همت و تلاشش بستگی داره که بره روزی شو بگیره از خدا، منتظر نشینه معجزه شه.


نقطه مثبت فیلم: استفاده از لهجه ی بقیه شهر های ایران (نه صرفاً تهران)


تا ببینیم قسمت های بعد چی میشه ...



+ تاریخ جمعه 92/10/27ساعت 9:48 عصر نویسنده E . A | نظر

همه امت من مورد بخشش اند،


مگر


کسانی که به فسق تظاهر می کنند


و از جمله ی تظاهر این است که مرد شبانه عملی انجام دهد، درحالی که خداوند آن را پوشانده، صبح کند و بگوید که دیشب چنین و چنان کردم.


خداوند شب آن را میپوشاند، ولی او صبح از آن پرده بر می دارد!


(حضرت محمد صلی الله علیه و آله)

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

س


+ تاریخ پنج شنبه 92/10/12ساعت 12:0 صبح نویسنده E . A | نظر


هر گلی یه رنگ و بویی داره؛ خار هم قطعاً داره!

آدم تا موقعی که خوبه؛ خب خوبه دیگه، همه دوسش دارن.  ... مهم وقتیه که بد میشه!! ببین کسی که انتخاب می کنی بدی هاش چیه

  • یه سری از بدی هاشو میشه نادیده گرفت و بزرگواری کرد


  • یه سری شو میشه با زبون خوش بهش بگی که برطرف کنه، چون شاید خودش نمیدونه که ایرادش چیه، یا می دونه و راه برطرف کردنشو بلد نیست


  • برای بعضی هاش هم راه حل اصلاحی داری و با خودت میگی من میتونم کمکش کنم طوری که خودش متوجه نشه و به عزت نفسش برنخوره، رفتار درستو بهش بفهمونم


  • یه سری هاشو میگی اصلاً بد نیست، به نظرت حتی مزیت هم هست! دیگران الکی بهش تلقین کردن


  • یه سری از ضعف هاش رو هم می بینی، با خودت میگی من این ضعف رو ندارم، بلکه خیلی قوی و تأثیرگزارم توی این زمینه، صبورم هستم؛ پس به مرور زمان بهش رنگ میدم، تا کمال همنشین در او اثر کنه مؤدب


  • ولی ............
  • یه چیزایی هست که خط قرمز های توئه!!! به هیچ وجه نمی تونی کوتاه بیای!!! اینجاست که باید بگی بای بای


حالا رنگ و بو ... که گفتم چیه؟؟

رنگ: صفاتی که با چشم می بینی. قیافه و هیکل، رنگ پوست، طرز حرف زدن، راه رفتن، نگاه کردن، لباس پوشیدن ، ...

بو: صفاتی که دیده نمیشن. برای پی بردن بهش نیاز به زمان داری و گفتگو کردن. طرز فکر، عقاید، نحوه استدلال کردن، اطلاعات عمومی، برنامه و اهدافش برای آینده، ...

خار: نقطه ضعف ها (که همه ی آدما دارن، مهم اینه که مدیریت کنی ضعف هاتو، نذاری بهت آسیب بزنن) ، بعضی از صفات که بد نیستن ولی تو نمی پسندی


و اما صفت چیه؟؟

صفت، یه ویژگی پایداره که تغییر ناپذیره. ببین صفات تغییر ناپذیرشو دوست داری؟؟ 

 


+ تاریخ پنج شنبه 92/9/7ساعت 10:34 صبح نویسنده E . A | نظر

الف) درس "روش تحقیق و مأخذشناسی" رو به 2 درس تفکیک کنن. اینجوری:

1- ترم اول یا دوم، درس مأخذشناسی ارائه کنن؛ و حاوی این اطلاعات باشه:

  • چطوری به منابع اطلاعاتی معتبر دسترسی پیدا  کنیم

 

  • فرق مقاله و گزارش و پروژه و... چیه

 

  • مقاله های ISI چه ویژگی هایی دارن

 

  • تفکر نقّاد رو آموزش بدهند و بخوان که نقاط قوت و ضعف یه نوشته ی علمی رو بگیم، و تحلیل شخصی مون رو هم بگیم (خیلی سخت نگیرن، هدف فقط آشنایی با نقّادی کردن باشه،

    مهم نیست قوت و ضعف برشمرده صحت دارن یا نه! به دانشجو جرأت اظهار نظر بدهند.)

 

  • حالا چرا ترم های اول؟

    چون هر ترم یه تحقیق یا تحلیل مقاله باید داشته باشیم، و اگه منبع شناسی(مأخذشناسی) بلد نباشیم، بدبخت می شیم!! کلی اطلاعات جمع آوری می کنیم ولی مطالب آبکی و پوچ! با اعتبار علمی پایین! یا نظریات منسوخ شده رو میاریم!

 

2- درس روش تحقیق، که پیش نیازش آمار2 هست، بمونه برای ترم های آخر، چون:

  • وقتی سال آخر باشی، پیشینه های موضوعت رو در ترم های قبل خوندی و الآن صاحبنظری، و چون اشراف پیدا کردی به رشته ات برات دغدغه هایی ایجاد میشه که ببینی فلان مولفه تو ایران چه وضعی داره، چطوری میشه بهبودش بدی

 

  • وقتی مسلط باشی به موضوع، متغیر ها رو بهتر می شناسی، در موردش "شوق آگاهی(کنجکاوی)" پیدا می کنی

 

  • تدوین و پخش پرسشنامه برات جالب میشه چون کنجکاوی به موضوعت (به زور نمره این کارو نمی کنی و غر بزنی که اینا به چه درد می خوره!)

 

  • آمار2 هم گذرونده باشی می فهمی همبستگی یعنی چی. چطوری روابط پدیده ها رو با عدد و رقم می سنجی

 

ب) درس زبان تخصصی

مطالب پایه رو بی خیال شیم! ترجمه شدش تو کتابا هست

جدیدترین مقاله هایی که مرتبط با رشتهَ س، بخونیم. اونم فقط چکیدهَ ش، که دستمون بیاد تو دنیا چه خبره، جدیدترین نظریه ها چیه


+ تاریخ شنبه 92/8/11ساعت 9:40 صبح نویسنده E . A | نظر

توی تحلیل استرات‍ژیک دو گروه عوامل بررسی میشن: 1- داخلی 2- خارجی

تحلیل داخلی یعنی که ببینیم نقاط قوت و ضعف خودمون چی بوده.

و تحلیل عوامل خارجی یعنی ببینیم دیگران چه بدبختی ها و دسیسه هایی رو برامون رقم میزنن(تهدید) یا به خاطر ضعفشون ما نسبت به اونا چه برتری ای داریم(فرصت)

***به نظر من یکی از ضعف هایی که در اداره ی پادگانمون وجود داشته/داره اینه که:

موقعی که شیفت داره عوض میشه، نفرات قبلی خسته اند و می خوان زودتر پست رو تحویل بدن برن. شیفت جدید هم که میاد تا مستقر بشه و اطرافو بپاد یه فاصله ی زمانی ایجاد میشه و این فاصله زمانی نقطه ضعف ما بوده و فرصت سوءاستفاده برای دشمن. موقعیت مناسبی پیش اومده که افراد شیفت قبل رو به قتل برسونن، اونم موقعی که سر پست نیستن و مسئولیت ندارن. شیفت جدید هم که هنوز خودشو پیدا نکرده و به اطراف مسلط نیست و غافلگیر شده

 

 

این یه تحلیل شخصی بود به زبون خیلی ساده و غیرتخصصی


+ تاریخ سه شنبه 92/8/7ساعت 10:50 عصر نویسنده E . A | نظر

      
 جشن ازدواج بدون گناه 
      


این عنوان یه مسابقه است که تو دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد


و


متأسفانه


وقتش گذشته دیگه پوزخند

اما


ما دوباره برگزارش می کنیم


توی پارسی بلاگ
_____________________________


لطفاً ایده های "کاربردی" خودتون؛ یا تجربه ی خودتون و اطرافیانتون رو بنویسید تا در جامعه رواج پیدا کنه

 

چطوری مراسم جشن ازدواج رو برپا کنیم
که


*اسراف نشه

*چشم کسی از حسادت در نیاد

*فخر نفروشیم

*مهمونا به خرج و زحمت نیفتن

*پولای دوماد یه شبه به باد نره

*باعث آزار همسایه ها و اهل محل نشیم

*موسیقی نباشه

*حوصله سر بر و بی مزه نباشه

*کارای عجیب غریب مضحک هم نباشه(مثلاً بعضیا تز دادن شعبده بازی و جوک گفتن!!!!!!!!!!!!!!!!! رو جایگزین مراسم متعارف کنیم. که خیلی هم مسخرهَ س. بلبلبلوسبک بازیه!!!!)

*نگاه کسی به حرام نیفته

*جهیزیه دادن، به خونواده دختر فشار نیاره

 *نه تجملاتی باشه نه گدابازی

*آتش چشم و همچشمی رو شعله ور تر نکنه

...


+ تاریخ شنبه 92/7/27ساعت 11:14 صبح نویسنده E . A | نظر

من از سیگاری ها و قلیون کشندگان

 

مـــتـــنـــفـــرم عصبانی شدم!



چندشم میشه ازشون!!!!!!
تهوع‌آور

+ تاریخ سه شنبه 92/7/23ساعت 12:0 صبح نویسنده E . A | نظر

تقدیر کن قضا را...

 
هر تقدیری، قضای حتمی خودشو داره،

متناسب با نیاز و شرایط، تقدیری رو انتخاب کنیم که قضاش مطلوبمون باشه.

 

پس توی بدبختی هامون ننالیم و بهونه نیاریم که سرنوشت و تقدیر این رو برامون رقم زده!

که این میشه جبرگرایی!

 



پی نوشت: در حال درس خواندن بودم همی، دیدم نوشته یکی از علت های عقب موندگی جوامع، تقدیرگرایی شونه؛ بنده خدا مؤلف کتابه ، فرق جبر و تقدیرو نمی دونه اومده تز داده برا خودش شوخی

 


+ تاریخ پنج شنبه 92/7/18ساعت 12:0 صبح نویسنده E . A | نظر

رشته ی مدیریت منابع انسانی، به صورت خیلی ناگهانی(یعنی بدون اجرای آزمایشی) گرایشِ اسلامی رو به مقطع ارشد اضافه کرد


صرفاً با یه پسوند اسلامی گذاشتن؛ که علم اسلامی و معتبر نمیشه. من که به نتیجه ی این کار بدبین ام. فقط باعث بدنامی علوم اسلامی میشه

چون هنوز پختگی لازم رو نداره و دانشجوهاش موش آزمایشگاهی میشن و احتمالاً نارضایتی و بی انگیزگی شون رو به دنبال داره.

اسلامی بودن به معنای اینه که از منابع اسلامی (آیات قرآن؛ روایت های معتبر؛ حدیث هایی که صحت اونا به اثبات رسیده) استفاده بشه و همچنین از نظریات اندیشمندان و نظریه پردازان دنیای اسلام.

خب؛ حالا دانشجو های ما توان تحلیل آیه و حدیث رو دارن؟؟

استادانی که برای تدریس انتخاب میشن، علم ، تجربه و تسلط کافی در این زمینه دارن؟


بهتر بود کم کم واحدهای اسلامی رو به مقطع کارشناسی اضافه کنن، ببینن اثربخش هست؟ منابع مفیدی به کار بردن؟ بچه ها استقبال می کنن؟ کم کم طرح درس رو پخته و پخته تر کنن؛ بعد یه رشته ی مستقل براش ایجاد کنن.

دانشکده مدیریت، دانشگاه تهران، مدیریت اسلامی، علوم اسلامی، مدیریت منابع انسانی، ارشد، تحلیل، تحلیل نظریه غربی، نقد نظریه غربی

ما که توی کارشناسی ، واحد اخلاق مدیریتی داشتیم خوب بود، با اینکه تولید علمش به عهده ی خودمون بود تا حد زیادی پاسخگوی نیازهای مدیریت بود. اما واحد مدیریت اسلامی محتوای درسش ضعیف بود و پاسخگوی یه درس 3 واحدی نبود چه برسه به اینکه کفایت یه رشته ی مستقل رو داشته باشه. ما هم هیچ نقشی توی تولیدش نداشتیم.


خدا به دادمون برسه. انشاالله که عملکرد قوی و موثر این رشته، بتونه نظر من رو عوض کنه و دید مثبتی بهش پیدا کنم. امیدوارم این ضعف هایی که براش پیش بینی کردم ، پیش نیاد.

اما جای امیدواری داره که تا چند سال دیگه تئوری های غریب و ناکارامد غربی رو توی دانشگاه هامون نبینیم، مگر برای تحلیل و نقد.


+ تاریخ چهارشنبه 92/7/10ساعت 6:42 عصر نویسنده E . A | نظر