سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کوتاه مینویسم لُبّ مطلب را ، باب میل تنبل ها!

عزیز ترین استادای من اونایی هستن که


1- وقتی بهشون ایمیل می دم جواب میدن؛ اضافه بر اون، حال واحوالمم می پرسن؛ مثلاً می گن درساتون تموم شد؟ رفتید سر خونه زندگی تون؟ براتون دعای عاقبت به خیری می کنم… (آدم احساس می کنه داره با باباش حرف می زنه؛ انقد دوسشون دارم اینجور استادا رو)


2- تو حیاط می بینن آدمُ سلام و احوالپرسی می کنن؛ سراغ بقیه دوستامُ می گیرن. راجع به اهداف و برنامه هام می پرسن.


3- سر کلاس، درسِ چگونه زیستن میدن؛ علاوه بر درس تخصصی شون.


4- آدم از رفتاراشون کلی درس می گیره. هوش هیجانی ش تقویت می شه.


5- شوخی و خوش و بش می کنن؛ اما محترمانه.


6- باهاشون مشورت می کنم؛ با خیال راحت نقاط قوت و ضعف مو می گم که بهم یاد بِدَن چطوری از نقطه ضعف هام آسیب نبینم.


اما برعکسش بعضی استادا؛… 
1- قیافه می گیرن، جواب ایمیل نمی دن،مغرورانه سلام می دن،فرار می کنن،


2- خیلی خشک و رسمی سخن می گن. به نظر من آدم بی سواد قلمبه سلمبه حرف می زنه که کسی سردرنیاره از حرفاش،


3- کهنه اند، آدم زبونشونُ نمی فهمه، مغز مطلبُ(لوبّ مطلبُ) نمی گه،


4- برچسب منفی می زنن. همش غر می زنن که شما درس نمی خونید؛
یکی نیست بهش بگه آخه آنچنان که شایستهَ ست درس نمی دی که، وقتمون سر کلاست هدر می ره.
رشتهَ تو دوست نداشتی چرا اومدی تا دکترا به زور خوندی استاد شدی بیچارهَ مون کنی، کتابُ خودمون می تونیم بخونیم؛ ملموس و عینی درس بده ببینیم تو دنیای واقع به چه دردی می خوره. توقع داره خودمونُ با خوندن خسته کنیم و کاربردی هم نداشته باشه


5- آنچه عیان است چه حاجت به بیان است. آدمِ بی کلاسه که کلاس می ذاره قیافه می گیره!! آدمِ بزرگ منش همیشه خیالش راحته که چیزی از ابهت و شخصیتش کم نمی شه.


+ تاریخ یکشنبه 92/4/16ساعت 2:31 عصر نویسنده E . A | نظر